آزاده در سرزمین عجایب

یادداشت های روزانه یک مهاجر

یادداشت های روزانه یک مهاجر

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات آنلاین منه که توش درباره ی زندگی جدیدم در آمریکا خواهم نوشت. نظرات این وبلاگ بسته است و بسته خواهد ماند. لطفا درباره ی نوشته ها و جزییاتش ازم چیزی نپرسید چون به هر حال بی جواب خواهید موند! شماره ای که بالای هر پست وبلاگ خواهد اومد نشانگر تعداد روزهایی که از اقامتم در این سرزمین جدید می گذره. همین و تمام.

منوی بلاگ
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۹ نوامبر ۱۹ ، ۲۳:۰۳ 1507
  • ۲۰ جولای ۱۹ ، ۱۶:۲۴ 1395
  • ۱۵ جولای ۱۹ ، ۲۱:۱۷ 1390
  • ۱۴ جولای ۱۹ ، ۲۳:۳۹ 1389
  • ۰۴ جولای ۱۹ ، ۲۲:۳۱ 1379
  • ۱۷ ژوئن ۱۹ ، ۲۱:۰۱ 1362
  • ۱۰ ژوئن ۱۹ ، ۲۱:۱۷ 1355
  • ۰۶ ژوئن ۱۹ ، ۲۳:۰۶ 1351
  • ۲۷ می ۱۹ ، ۱۷:۰۰ 1341
  • ۲۴ آوریل ۱۹ ، ۲۱:۱۰ 1308

1395

شنبه, ۲۰ جولای ۲۰۱۹، ۰۴:۲۴ ب.ظ
هفته ای که گذشت به معنای واقعی کلمه خداحافظی با فعالیت های تابستونی ام بود. پنج شنبه هم آخرین جلسه ی کلاس فارسی با بچه ها بود و هم آخرین جلسه ی کلاس زومبا. نتیجه ی تقریبا این دو ماه کلاس فارسی، 15 حرف پر کاربرد الفباست که حالا بچه ها می تونن تشخیص بدن، بخونن و بنویسن. تازه داشت دستمون می اومد که باید چیکار کنم که کلاس تموم شد! کلاس زومبا هم با اینکه شروع سختی برای من بود اما به یکی از بهترین تجربیاتم تبدیل شد. خداحافظی کردن باهاش و با معلممون واقعا برام سخت بود. نمیدونم دوباره کی وقت کنم برگردم به نرمش کردن و باشگاه رفتن.
فاطمه هم داره از نشویل میره. دیشب واسه اش مهمونی خداحافظی گرفته بودیم. قسمت هیجان انگیزش اینه که فاطمه مجبوره تا بوستون رانندگی کنه چون باید ماشینش رو با خودش ببره و در این سفر طولانی از نشویل تا بوستون، من قراره همراه و کمک راننده اش باشم! انشاالله فردا صبح حرکت خواهیم کرد. اول میریم به سمت ویرجینیا، دو شب اونجا می مونیم و از یکی از نشنال پارک ها دیدن می کنیم. بعد از اونجا 5 ساعت تا نیویورک رانندگی داریم. یه شب نیویورک می مونیم و برنامه ی اصلی امون اینه که بریم موزه ی هنرهای نیویورک رو از صبح تا بعدازظهر ببینم. اونوقت بعدازظهر راه می افتیم به سمت بوستون که سه ساعت با نیویورک فاصله داره. شرکتی که فاطمه رو استخدام کرده، تا زمانی که بتونه خونه پیدا کنه براش هتل می گیره. منم از این فرصت استفاده کردم و تصمیم گرفتم چند روز بیشتر بوستون بمونم تا هم به فاطمه در پیدا کردن خونه و رتق و فتق امور کمک کنم، هم دوستان قدیمی رو ببینم و هم اینکه بوستون رو بگردم. دوشنبه شب آینده انشاالله با هواپیما برخواهم گشت. در واقع درسته که فعالیت های تابستونی با تموم شدن این هفته تموم شدن اما تعطیلات تابستون به معنای واقعی کلمه بعد از برگشتن از این سفر تموم خواهد شد. چون بلافاصله باید بریم بولینگ گرین ( شهر جدیدمون) دنبال خونه بگردیم و اسباب کشی کنیم.
نمیدونم در طول سفر وقت و فرصت نوشتن پیدا خواهم کرد یا نه اما انشاالله وقتی برگردم مفصل خواهم نوشت.
۱۹/۰۷/۲۰
آزاده نجفیان

زندگی در آمریکا

نشویل

نظرات  (۱۰)

۲۶ آگوست ۱۹ ، ۰۱:۴۸ پنجره ی خیس

با آرزوی موفقیت و اوقات و تجربیاتی جدید و خوش دوست خوبم

سلام

امیدوارم که سفر خوب بوده باشه و زودتر بیای راجع بهش بنویسی.

سلام آزاده جان

خیلی وقت هست که مطلب ننوشتی

امیدوارم که حالت خوب باشه هر جا هستی

از اونجایی که شما در زمینه ادبیات در شیراز تحصیل کردی یه سوال داشتم. کلاس و استادی در زمینه ادبیات خصوصا حافظ و سعدی شناسی در شیراز سراغ دارید که کلاس برای عموم برگزار کنه. 

خیلی وقته نیستید! انشاالله مشکلی نیست و حالتون خوب باشه

چقدر کم پیدایید؟ انشاالله مشکلی نیست!

دو ماهی میشه ننوشتی!! خوبی؟ 

سلام

دیگه خاطراتتون را نمی نویسید؟

من نگرانت هستم بیا بگو اوضاعت خوبه و همه چیز درسته

سلام، حالتون خوبه؟

کجایی آزاده جان چرا نمیای بنویسی؟ حالت خوبه؟

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">