آزاده در سرزمین عجایب

یادداشت های روزانه یک مهاجر

یادداشت های روزانه یک مهاجر

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات آنلاین منه که توش درباره ی زندگی جدیدم در آمریکا خواهم نوشت. نظرات این وبلاگ بسته است و بسته خواهد ماند. لطفا درباره ی نوشته ها و جزییاتش ازم چیزی نپرسید چون به هر حال بی جواب خواهید موند! شماره ای که بالای هر پست وبلاگ خواهد اومد نشانگر تعداد روزهایی که از اقامتم در این سرزمین جدید می گذره. همین و تمام.

منوی بلاگ
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۹ نوامبر ۱۹ ، ۲۳:۰۳ 1507
  • ۲۰ جولای ۱۹ ، ۱۶:۲۴ 1395
  • ۱۵ جولای ۱۹ ، ۲۱:۱۷ 1390
  • ۱۴ جولای ۱۹ ، ۲۳:۳۹ 1389
  • ۰۴ جولای ۱۹ ، ۲۲:۳۱ 1379
  • ۱۷ ژوئن ۱۹ ، ۲۱:۰۱ 1362
  • ۱۰ ژوئن ۱۹ ، ۲۱:۱۷ 1355
  • ۰۶ ژوئن ۱۹ ، ۲۳:۰۶ 1351
  • ۲۷ می ۱۹ ، ۱۷:۰۰ 1341
  • ۲۴ آوریل ۱۹ ، ۲۱:۱۰ 1308

1507

شنبه, ۹ نوامبر ۲۰۱۹، ۱۱:۰۳ ب.ظ

سلام. از آخرین باری که اینجا رو به روز کردم دقیقا 102 روز می گذره!!! ممنون از همه ی اون هایی که سر زدن، کامنت گذاشتن و به روش های مختلف جویای احوالم شدن. ببخشید که نرسیدم بنویسم یا جواب بدم.

در این صد روزی که نبودم، یا بهتره بگم علت اینکه صد روز نبودم، اینه که بسیار بسیار بسیار گرفتار بودم. از سفر ده روزه ام به بوستون که برگشتم، صبح روز بعدش با محمد اومدیم به بولینگ گرین، کنتاکی، تا دنبال خونه بگردیم. خوشبختانه تونستیم یک روزه سر و ته ماجرا رو هم بیارم و حدود سه هفته بعدش به بولینگ گرین اسباب کشی کردیم. یک هفته بعد نقل مکان، دانشگاه  و کلاس ها شروع شد و الانی که دارم این مطلب رو می نویسم چهار هفته مونده که ترم اولم در رشته ی مطالعات فرهنگ عامیانه تموم بشه. این مدت خیلی اتفاقا افتاده. متاسفانه اینقدر سر گرم هماهنگ کردن خودم با این زندگی جدید بودم که فرصت نوشتن پیش نمی اومد. امشب، بعد از صد روز، اولین شبی ست که از برنامه و مشق هام عقب نیستم و این فرصت رو پیدا کردم تا کمی به امور دیگه ای غیر از درس برسم.

توی این مدت دوستان جدیدی پیدا کردم، سه تا همکلاسی دختر دارم که هر سه حداقل 5 سال از من کوچیکترن، به شهر جدید و خوبی ها و بدی هاش خو گرفتم، روند و سرعت متفاوتی برای زندگی امون پیدا کردم و حتی به اولین کنفرانس مربوط به رشته ی جدیدم در بالتیمور رفتم. متاسفانه نمی تونم از همه اش اینجا بنویسم چون نه ذهنم یاری می کنه و نه وقت دارم. اما از اونجایی که به زودی وارد تعطیلات بین دو ترم می شیم، بیشتر خواهم نوشت، از خودم، این زندگی جدید، از رشته ام، از زندگی دانشجویی و تجربیات جدیدی که پیدا کردم. لطفا همچنان سر بزنید و بخونید. به قول سنجد: برمی گردم، حتما!

نظرات  (۵)

خدا رو شکر که سالمید و نبودنتون فقط دلیلش شلوغ بودنتون بوده اما انصافا دفعه دیگه یه نیم خط بیایید بذارید که سرتون شلوغه و خواننده هاتون نگرانتون نشوند:(

بعد مدتها دارم بهت سر میزنم، این حجم از شلوغی و گرفتار بودن در زندگی دانشجویی-متاهلی برام بسیار قابل درکه، ولی به نظر میاد داری خوب پیش میری و امیدم اینه جلوتر که بری بیشتر و بیشتر روی غلتم بیفته امور درسی هرچند حجم تکالیف بیشتر و انتظارات و مسئولیت ها چند برابر بشه. 
دیگه اینکه چه حیف که نشد نشویل خدمت برسیم. من لوییویل کنتاکی بودم و جای جالبی بود به چشم یک بازدیدکننده. امیدوارم زندگی در جای جدید رو با همه سختی دل کندن از جای قبلی دوست داشته باشین. 
خوب باشی همواره آزاده جان :*

سلام آزاده جان

منتظر نوشته های بعدیت می مونیم

با آرزوی موفقیت و شادکامی ها و سلامتی

خوب بود ما هم فرصت  کردیم  پست های قدیمی تر را  بخوانیم.

 

لطفا اون پست های پذیرش را کامل میکنید. بی زحمت در مورد شرایط مدارس ‌مهد کودک بچه ها وقتی ویزای همراه دانشجو هستند هم بنویس ممنون

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">