به این دلیل این مطلب به جای شماره ی روزها، عنوان داره که راحت بشه بین مطالب دیگه پیداش کرد و اگر روزی روزگاری کسی خواست سوالی بپرسه، بدونه سراغ کدوم مطلب بره.
و اما بعد؛ چطور میشه از دانشگاهی در آمریکا پذیرش گرفت؟ قبل از ورود به مراحل پذیرش، یه مرحله ی خیلی خیلی مهم وجود داره که بر اساس تجربه ی من، در بیشتر مواقع از طرف کسانی که می خوان پذیرش بگیرن نادیده گرفته میشه؛ اونم اینه که می خوان چی بخونن و چی کار کنن؟؟!! شاید باورش سخت باشه که در این چهار سال، بارها و بارها، دوست و غریبه، وقتی خواستن در مورد مهاجرت تحصیلی از من سوال بپرسن، اول ازم پرسیدن به نظرت بهتره چی بخونیم؟!!! دوست عزیز! من از کجا بدونم شما بهتره چی بخونید و توی چه رشته ای مشغول به تحصیل بشید؟! توی آمریکا واسه ی تقریبا همه ی رشته ها بازار کار هست، مخصوصا که اینجا خیلی وقتا می تونی با مدرکت جاهایی کار مرتبط پیدا کنی که به عقل جن هم نمی رسه. توی آمریکا حرف اول رو ابتکار و رقابت میزنه؛ فرقی نمی کنه چی بخونی یا خونده باشی. بنابراین شما قبل از اینکه تصمیم بگیرید کجا می خواید اپلای کنید، باید تکلیفتون رو با خودتون مشخص کنید که می خواید چیکار کنید. یکی از راه هایی که میشه با رشته های دانشگاهی مختلف آشنا شد اینه که به سایت یکی از دانشگاه ها مراجعه کنید و عناوین و توضیحات رشته ها رو مطالعه کنید. خیلی از رشته ها اینجا هستن که چون حالت بین رشته ای دارن یا ما کلا ازشون بی خبریم یا اصلا برامون تعریف نشدن. برای همین این راه ممکنه خیلی بهتون کمک کنه که بدونید می خواید چی بخونید. اگه هم می دونید چه قصد دارید توی چه رشته ای تحصیل کنید، می تونید بگردید مثلا دنبال دویست دانشگاه برتر رشته ی مورد نظر در آمریکا. گوگل بهتون یه لیست می ده، می تونید تک تک بخش ها و برنامه ها رو بررسی کنید و ببینید کدومش براتون جالب تر یا مناسب تره. نکته ی مهم دیگه اینکه دوستان عزیز! آمریکا فقط 5 تا دانشگاه معتبر (هاروارد، پرینستون، ام آی تی، ییل، استنفورد) نداره! اسم خیلی از دانشگاه های معتبر آمریکا به گوش ماها هم نخورده. بعضی از دانشگاه ها هستن که با اینکه در یه رشته ی خاص، رتبه ی اول جهان رو دارن، اما خارج از آمریکا خیلی خیلی به شهرت رسیدن. بنابراین موقع جستجو خودتون رو محدود به اسم های بزرگ نکنید. چرا؟ بخاطر اینکه بقیه هم مثل شما از سرتاسر دنیا روی همین چند تا دانشگاه مشهور زوم کردن بنابراین پذیرش گرفتن ازشون نسبت به حالت عادی بسیار بسیار رقابتی تر و سخت تر میشه. مطلب دیگه اینکه، چه خوشتون بیاد و چه خوشتون نیاد، داشتن یه مدرک تحصیلی از دانشگاهی در آمریکا، معنی اش داشتن بازار کار جهانیه؛ حتی اگه این دانشگاه جز صد دانشگاه برتر آمریکا یا دنیا نباشه. پس در این مورد کمتر سخت بگیرید تا راحت تر بتونید پذیرش بگیرید.
بعد از رد شدن از این مرحله ی پیش نیاز (که در واقع اصلی ترین بخش ماجراست)، حالا شما یه برنامه دارید و یه فهرست از دانشگاه هایی که قصد دارید اپلای کنید. قدم بعدی امتحان زبانه. هر دانشگاه و هر رشته ای به شکل جداگانه، نمره ی زبان مخصوص به خودش رو می خواد. دانشگاه های آمریکا هم تافل رو قبول می کنن و هم آیلتس. می تونید نمره ی مورد نظر رشته و دانشگاه رو توی سایتشون پیدا کنید. کجای سایت؟ همه ی اطلاعاتی رو که در مورد رشته و مراحل پذیرشش لازم دارید در بخش Graduate School سایت دانشگاه ها می تونید پیدا کنید. البته اگه توی گوگل هم سرچ کنید می تونید بهش برسید. معمولا برای رشته های علوم انسانی نمره ی تافل بالاتری مورد نیازه چون کار با زبان توی این رشته ها بیشتره اما بازم رشته تا رشته و دانشگاه تا دانشگاه فرق می کنه. در کنار تافل، برای ورود به مقطع تحصیلات تکمیلی در آمریکا، باید امتحان GRE هم بدین.
امتحان تافل، یه امتحان زبان استاندارده که چهار مهارت شما رو می سنجه: خوندن، نوشتن، حرف زدن و گوش دادن. هر کدوم از این چهار مرحله رو باید توی یه امتحان تقریبا سه چهار ساعته بدید. تا جایی که می دونم الان کسی نیست که توی ایران ندونه امتحان تافل چیه و چیکار باید بکنه یا چه کلاسایی بره. خوبی تافل اینه که برای هر کدوم از این چهار بخش یه دستورالعمل و الگوی مشخص هست. اگه اونا رو تمرین کنید، حتما به نمره ی دلخواهتون می رسید.
امتحان جی آر ایی سه تا بخش ارزیابی کلمات، ریاضی و انشا داره. بخش نوشتن و انشا جی آر ایی، با اینکه خیلی مفصل تر و سخت گیرانه تر از تافله اما در ادامه ی همونه. بخش ریاضی اش برای کسایی که حداقل آگاهی و دانش از ریاضی رو دارن بسیار آسون و سرراسته. اما بخش کلماتشه خیلی خیلی سخته، حتی برای خود آمریکایی ها؛ بنابراین باید خیلی کلمه بخونید و بسیار تمرین کنید. خوشبختانه این روزها دانشگاه ها یکی یکی دارن به این نتیجه می رسن که جی آر ایی امتحان مناسبی برای تعیین سطح دانشجوهای مقطع تحصیلات تکمیلی نیست و به همین دلیل یا از فهرست ضروریات پذیرش دارن حذفش می کنن یا هم اینکه اهمیت و ارزش نمره اش در بین بقیه ی مدارک پذیرش، داره کمتر میشه. بین این دو تا امتحان، برای دانشجوهای خارجی، نمره ی تافل از اهمیت بالاتری برخورداره. برای گرفتن پذیرش نه تنها حتما باید حداقل نمره ای رو که دانشگاه تعیین کرده داشته باشید، بلکه باید تا جایی که می تونید نمره ی بالاتری کسب کنید تا شانس بیشتری داشته باشید. درسته که این کار سخته، اما از اونجایی که کسب این نمره ها چیزی به جز تمرین مداوم نیست، شدنیه هر چند زمان بر.
نکته ی آخر رو هم بگم و این پست طولانی و بخش اول این مطلب رو تموم کنم. برای تحصیل در مقطع لیسانس، دانشگاه به شما بورس نمیده. جوایزی هستن که به دانشجوها تعلق می گیره و بخشی از شهریه رو پوشش میده، اما هزینه ی تحصیل در مقطع لیسانس به عهده ی دانشجو هست. بعضی از دانشگاه ها، تحت شرایط خاص، در مقطع فوق لیسانس به دانشجو بورس مختصری می دن. نمونه اش خود من؛ از اونجایی که من به عنوان دستیار استاد در مقطع لیسانس پذیرش شدم و قراره برای استاد راهنمام کار کنم، دانشگاه مبلغی رو سالانه به عنوان حقوق به من میده که عملا این مبلغ به عنوان شهریه به جیب خود دانشگاه برمی گرده اما من دیگه مجبور نیستم از جیب خودم هزینه ی تحصیلم رو پرداخت کنم. گاهی وقتا دانشگاه ها از همون ترم اول این بورس رو به دانشجو می دن، گاهی هم از ترم های بعدی این پرداخت شروع میشه. میزان این بورس هم دانشگاه تا دانشگاه و رشته تا رشته فرق می کنه و همینطور که قبلا گفتم، همه ی دانشگاه ها هم این گزینه رو ندارن. اما همه ی رشته ها در مقطع دکتری در آمریکا بورس بهشون تعلق می گیره. یعنی دانشجو سالانه یه حقوق مشخصی از دانشگاه می گیره که به جای کار کردن، درس بخونه و تحقیق کنه. مبلغ این بورس و مدت زمانش، از رشته تا رشته و از دانشگاه تا دانشگاه، متفاوته. بنابراین اگر قصد دارید از مقطع لیسانس بیاید آمریکا، باید هزینه ی تحصیلتون رو خودتون پرداخت کنید (از سالی 10 هزار تا شروع میشه رو به بالا). نکته ی دیگه اینکه توی آمریکا برای تحصیل در دکترای بیشتر رشته ها، نیازی به داشتن فوق لیسانس نیست. یعنی اینکه شما اگه لیسانس رشته ای رو دارید و می خواید همون رشته یا رشته ی مرتبطی رو در مقطع دکتری ادامه بدید، می تونید به راحتی براش اقدام کنید. این حالت در واقع همون دکترای پیوسته است که مشابهش رو توی ایران هم داریم.
من سعی کردم با توجه به تجربیات خودم و محمد، با جزئیات از مراحل کار بگم. اگه تا اینجا سوالی دارید بپرسید لطفا. همین الان بگم که من هیچ اطلاعی در مورد وضعیت ادامه تحصیل در اروپا، کانادا و استرالیا ندارم و واقعا از بازار کار بی خبرم.