140
یکی دیگه از چیزهایی که هنوز ما رو به تعجب میندازه، دوندگان خستگی ناپذیر آمریکایی هستند! بدون اغراق، در همه ی ساعات روز و بعضی از ساعات شب، در هر نوع هوایی که بتونید تصور کنید: از آفتابی مرگ آور تا بارون سیل آسا و طوفان و در همه ی روزهای هفته حتی تعطیلات شکرگزاری، کریسمس و سال نو، عده ای از همشهریان آمریکایی ما با حداقل لباس ممکنی که شرایط جوی بهشون اجازه می ده، در حال دویدن هستند. هیچ محدودیت سنی یا جنسیتی در کار نیست. اشکان می گه این آدما معتاد به دویدن هستن و اگه یه روز این کار رو نکنن خمار میشن و حالشون گرفته است. خوب که دقت می کنم می بینم راست می گه. آخه چطور ممکنه توی سرمای منفی چند درجه یا بارون سیل آسا یه نفر با یه تی شرت و شلوارک در حال دویدن باشه؟ ماهیت جنون آمیز این کار وقتی برای ما بیشتر روشن شد که شب کریسمس که هیچ کس توی خیابون نبود و حتی یه سوپری یا فست فود برای رضای خدا هم باز نبود اما ما در حال چرخ زدن تو خیابونا و حال کردن با چراغونی بودیم، توی یکی از خیابونای فرعی بدون چراغ، یک نفر داشت می دوید! من که با دیدنش وحشت کردم. محمد و اشکان می خواستن از ماشین پیاده بشن بگیرن بزننش و ببرنش بندازنش تو خونه اش! اینجا کسی تو خیابون قدم نمی زنه اونطوری که ما ساعت ها خیابون گردی می کردیم. پیاده رو ها ساخته شدن برای دوندگان کوشا و عزیز. آمریکایی ها اگه بخوان قدم بزنن میرن پارک یا جاهایی که مخصوص قدم زدن طراحی و ساخته شده، پیاده رو محدوده ی حفاظت شده ی دونده هاست. با اینجور آدمای کوشا و معتادی ما الان همشهری هستیم، بله.