123
امروز لحظات نابی رو تجربه کردم که بهم حس ناباورانه ی سفر در زمان و مکان رو داد. من، پشت یک میز، کنار یک خانم کره ای نشسته بودم که داشت مراسم چای کره ای رو برای ما و به افتخار ما انجام می داد! یک لحظه با خودم گفتم: این منم؟ منم که اینجا نشستم، در بعد دیگه ای از زمان و مکان که حتی به خواب هم نمی دیدم روزی تجربه اش کنم؟!
یونگ جان، دوست مهربان کره ای، از دو هفته قبل ما رو به مراسم چای امروز دعوت کرده بود. قبل از رفتن فکر می کردم یه دورهمی ساده باشه و اصلا به ذهنم خطور نمی کرد کره ای ها هم مثل ژاپنی ها مراسم خاصی برای خوردن چایی داشته باشن. اما وقتی وارد شدیم روی میز، یک تخته ی چوبی کوچیک با یه عالمه فنجان و قوری کوچیک دورتادورش بود. یونگ جان بالای میز نشست، جلوی هر کدوم از ما یه نعلبکی چوبی که شبیه گل بود گذاشت و خودش مشغول آماده کردن چایی توی قوری ها کوچیک شد. اول توی فنجان های کوچیک آب جوش ریخت تا گرم بشن. تو این فاصله چای سبز رو توی قوری ریخت و صبر کرد رنگ بگیره. بعد توی فنجان های کوچیک برامون چای ریخت و گفت اول به دقت به چایی و رنگش نگاه کنیم، بعد بوش رو احساس کنیم و بخوریم. یونگ جان توی قوری دوم چای زرد رو دم کرد و بهمون داد و در نهایت چای سیاه که همون چایی بود که ما هم استفاده می کنیم. هر کدوم از چایی ها عطر و رنگ خاص خودش رو داشت و توی قوری ها و فنجان های متفاوتی آماده و ارائه می شد. یونگ جان بهمون گفت از خانمی که ده سال در حوزه ی چای و نحوه ی پذیرایی با چای تحقیق و تحصیل کرده این کار رو یاد گرفته و مادرش هرگز اهل این جور مراسم نبوده. بهمون نشون داد چطور باید فنجان رو موقع خوردن دست بگیریم و در نهایت گفتگوی لذت بخشی با حضور سواکو داشتیم در خصوص تفاوت مراسم چای در کره و ژاپن!
تجربه ی عجیب و بی نهایت زنده ای بود. اینقدر فوق العاده که احساس می کنم شاید برای کس دیگه ای، در جای دیگه ای و زمان دیگه ای اتفاق افتاده باشه.