804
مهمترین خبر این روزها اومدن ویزای شقایقه. بعد از کلی استرس و سختی کشیدن، بالاخره ویزا به موقع رسید و ایشالا از ژانویه می تونه بره سرکلاس. نکته ی جالب در مورد حل شدن مشکل شقایق راهیه که از طریقش اقدام کردن. گویا اینجا رسمه که وقتی توی کارهای اداری مهم وقفه می افته و فرایند طولانی تر از اونی میشه که انتظار می ره، با سناتور ایالتی تماس می گیرن تا کار از طریق دفتر سناتور پیگیری بشه! اولین باری که این توصیه به شقایق شد که به سناتور نامه بنویسه، فکر می کردن طرف داره باهاشون شوخی می کنه یا همین طوری یه حرفی می زنه. برای ما ایرانی ها فکر اینکه بتونیم مستقیما با نماینده امون تماس بگیریم و در مرحله ی بعد نماینده ی محترم واقعا پیگیر کارمون باشه و گره از مشکلمون برداره، خیلی عجیب و دور از ذهنه اما اینجا اینطوری نیست. از اونجایی که هر دو سناتور تنسی جمهوری خواه هستند، تماس گرفتن باهاشون عملا بی فایده بود. پس شقایق با یکی از نماینده های مجلس که دموکراته و سابقه ی طولانی ای در حمایت از اقلیت ها و گره گشایی از کارشون داره تماس گرفت. اول روی پیغامگیر دفتر نماینده پیام گذاشتن. بلافاصله فردا صبح یکی از دفتر نماینده باهاشون تماس گرفت و جزئیات رو پرسید و ازشون خواست تا مدارک مورد نیاز رو براش اسکن و ایمیل کنن. بچه ها سریع این کار رو کردن اما فکرش رو هم نمی کردن که کار به این زودی ها جلو بره. اما برخلاف انتظار همه ظرف یک ماه ویزای شقایق اومد و ماجرا ختم به خیر شد. واقعا برام جالبه که می بینم اینجا وقتی مسوولی کاری رو انجام میده این کار رو وظیفه ی خودش می دونه نه لطفی که به مردم می کنه. اخیرا برای بررسی شرایط مالیاتی امون رفته بودیم دیدن یکی از مسوولین دانشگاه. با جزئیات تمام همه ی اعداد و ارقام رو برام توضیح داد و بعد هم معلوم شد کارایی رو که ما باید آنلاین انجام می دادیم خودش برامون انجام داده. وقتی ازش تشکر کردیم بهمون گفت: اگه بخاطر شما نبود من این شغل رو نداشتم! قصد دفاع از آمریکا و سیستم اداری اش رو ندارم. بوروکراسی ای که اینجا در جریانه اگر بیشتر از ایران نباشه تقریبا به همون اندازه است اما فرق بزرگش اینه که می دونی بالاخره کارت انجام میشه؛ دیر و زود داره اما سوخت و سوز نداره.