آزاده در سرزمین عجایب

یادداشت های روزانه یک مهاجر

یادداشت های روزانه یک مهاجر

این وبلاگ دفترچه ی خاطرات آنلاین منه که توش درباره ی زندگی جدیدم در آمریکا خواهم نوشت. نظرات این وبلاگ بسته است و بسته خواهد ماند. لطفا درباره ی نوشته ها و جزییاتش ازم چیزی نپرسید چون به هر حال بی جواب خواهید موند! شماره ای که بالای هر پست وبلاگ خواهد اومد نشانگر تعداد روزهایی که از اقامتم در این سرزمین جدید می گذره. همین و تمام.

منوی بلاگ
طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
  • ۰۹ نوامبر ۱۹ ، ۲۳:۰۳ 1507
  • ۲۰ جولای ۱۹ ، ۱۶:۲۴ 1395
  • ۱۵ جولای ۱۹ ، ۲۱:۱۷ 1390
  • ۱۴ جولای ۱۹ ، ۲۳:۳۹ 1389
  • ۰۴ جولای ۱۹ ، ۲۲:۳۱ 1379
  • ۱۷ ژوئن ۱۹ ، ۲۱:۰۱ 1362
  • ۱۰ ژوئن ۱۹ ، ۲۱:۱۷ 1355
  • ۰۶ ژوئن ۱۹ ، ۲۳:۰۶ 1351
  • ۲۷ می ۱۹ ، ۱۷:۰۰ 1341
  • ۲۴ آوریل ۱۹ ، ۲۱:۱۰ 1308

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «امتحان رانندگی» ثبت شده است

۲۲:۲۰۰۲
ژوئن

بالاخره امتحان آیین نامه دادم! چهارشنبه صبح زود زدیم بیرون و چون قبل هشت رسیدیم، یکی از خانم های کارمند اداره بیرون اومد و فرم ها رو بین منتظران توزیع کرد و وقتی فرم منو دید گفت لازم نیست توی صف وایسم واسه همین وقتی درا رو باز کردن بی دردسر رفتیم داخل و مدارک رو چک کردن و بهم گفتن به نظر می رسه هنوز روند تکمیل پرونده ام تموم نشده. ما گفتیم توی خونه چک کردیم و نوشته بوده پرونده به مرحله ی بعد ارجاع داده شده. اونا هم بهمون گفتن کمی صبر کنیم تا ببینن چی میشه. خلاصه بعد از ربع ساعت صدامون زدن که دوباره تست بینایی بدم و ازم عکس بگیرن و برم امتحان بدم.

اینجا می تونی انتخاب کنی که با کامپیوتر امتحان بدی یا با کاغذ و قلم. با کامپیوتر امتحان دادن خیلی راحت تر و بی دردسرتره. سی تا سواله که باید به 24 تاش جواب درست بدی. خوبی و بدی اینجوری امتحان دادن در اینه که به محضی که سوال رو جواب می دی بهت می گه که جوابت درست بوده یا نه. همین موضوع استرس آدم رو چند برابر می کنه که حالا یک دفعه عبارت درست روی صفحه به نمایش درمیاد یا غلط. روی خود سایت مرکز آموزش رانندگی حدود شصت تا سوال هست که برای آموزن گرفتن از خودت توی خونه و تمرین کردن گذاشته شده. یه تعدادی از سوالا مشابه سوالای آزمون آزمایشی بود اما یه تعداد قابل ملاحظه ایش از خود آیین نامه اومده بود که بعضیاش خیلی سخت بود؛ یا من دقیق یادم نمی اومد یا اون بخشا رو اصلا نخونده بودم. مثلا اینکه اگه کسی که 15 سالشه تخلف رانندگی ازش سربزنه تا چند سالگی نمی تونه دوباره امتحان رانندگی بده؟ نمی دونستم! اینجا بچه ها از 15 سالگی می تونن گواهی نامه بگیرن چون معمولا خونه ها و مناطق مسکونی از مراکز شهر فاصله دارن و به اتوبوس و سرویس مدرسه دسترسی ندارن واسه همین بچه ها باید خودشون برن و بیان. یا یکی از این سوالا این بود که اگه سرعتت 70 مایل بر ساعت باشه، ترمز که بگیری چقدر طول می کشه تا ماشین کامل وایسه؟ یادم بود یه نمودار توی دفترچه در مورد این موضوع وجود داشت ولی عدد دقیقش رو یادم نبود. به هر حال به هر والزاریاتی بود امتحان رو دادم و با 5 اشتباه بالاخره آیین نامه رو پاس کردم. متاسفانه تنها وقت خالی امتحان شهری هفته ی آینده سه شنبه بود که ناچار شدم واسه ساعت 11 وقت بگیرم.

محمد از خانمه پرسید می تونه همین امروز امتحان شهری بده یا نه که بهش گفتن منتظر بشینه. واسه امتحان شهری خودت باید ماشین بیاری. ممتحن اول ازت می خواد تا ماشین و چراغ ها رو روشن کنی که از سالم بودن اتومبیل مطمئن بشه بعد می برتت همون دور و بر بچرخی و ... . متاسفانه محمد رو خانم ممتحن رد کرد، چرا؟ به علت احتیاط بیش از اندازه! بهش گفته بود جاهایی که علامت ایست نداشته هم سرعتت رو کم کردی! از اون ایرادای عجیب غریب روزگاره. تو مملکت ما به علت بی احتیاطی و اینجا به دلیل احتیاط زیاد آدم رو رد می کنن. البته اینجا رعایت حد وسط شرطه نه تشویق به بی احتیاطی. به هر تقدیر سه شنبه ی آینده هر دو تامون باید بریم امتحان شهری بدیم. من که ید طولایی در رد شدن در امتحان رانندگی دارم، ببینم اینجا چیکار می کنم.

فردا داریم با اشکان و احمد و نگار و البته ژیوان و ناریا، می ریم یه منطقه ی تفریحی نزدیک نشویل. فعلا واسه یک شب اتاق گرفتیم و قراره ببینیم اگه بهمون خوش گذشت دو شب بمونیم. عمده ی سرگرمی این پارک جنگلی شکار، اسب سواری و قایق سواریه. من که به یقین اهل اولی نیستم، در مورد دومی نمی تونم نظری بدم اما بی نهایت مشتاق سومی هستم. باید رفت و دید چه خبره. البته یه سرگرمی بی خطر اون منطقه غذا دادن به حیوانات مزرعه هم هست، از جمله مارها! خدا به داد برسه.

آزاده نجفیان
۲۳:۱۲۱۸
می

بالاخره تصمیم گرفتیم قورباغه امون رو قورت بدیم و جمعه بریم امتحان رانندگی بدیم! اینجا هم مثل ایران اول باید امتحان آیین نامه بدی، اگه قبول شدی بهت یه کارت می دن که با استفاده از اون کارت می تونی با حضور کسی که یک سال از گرفتن گواهینامه اش گذشته توی خیابونا رانندگی کنی. وقتی که احساس کردی آماده ای، وقت می گیری و با ماشین خودت یا ماشین هر کسی، می ری و امتحان می دی. 

همه می گن گرفتن گواهینامه اینجا خیلی خیلی آسونتر از ایرانه. امتحان آیین نامه رو که می تونی از دوشنبه تا جمعه بری اونجا و پشت کامپیوتر بشنی و با جواب دادن 26 تا سوال درست خودت رو خلاص کنی، توی امتحان شهری هم شنیدم فقط ازت می خوان همون دور و بر بچرخی و گاهی حتی پارک کردن هم ازت نمی خوان به ویژه که پارک دوبل توی تنسی غیرقانونی محسوب می شه! مهمترین نکته در امتحان شهری و البته رانندگی در این شهر، ایستادن کامل پشت علامت stop می باشد. می گن اگه فقط این نکته رو رعایت کنی قبول می شی.

من که کلا از رانندگی می ترسم و با اون همه زجری که توی ایران واسه گرفتن گواهینامه کشیدم این ترس به وحشت از امتحان و رانندگی تبدیل شده اما واقعا چاره ای ندارم. اینجا بدون ماشین و توانایی به حرکت درآوردنش هیچ کاری نمی شه کرد.

خرد خرد خوندن آیین نامه رو شروع کرده بودم اما الان که دیگه به لحظه ی موعود نزدیک می شیم بیش از پیش به صرافت مطالعه اش افتادم و همه ی امروز صرف آیین نامه خوندن شد. اکثر قوانین و علامت ها شبیه ایرانه با یه تفاوت های جزیی اما جالب. مثلا اینکه اینجا در هر حال و هر زمان حق با عابر پیاده است حتی اگه در حال خلاف کردن باشه. رعایت فاصله ی بین ماشین ها خیلی اهمیت داره و از اون مهم تر اینکه هیچ وقت حرکتی نکنیم که باعث قفل شدن ترافیک و بستن خیابون بشه. همیشه باید راه رو برای آمبولانس و ماشین آتش نشانی و پلیس باز کرد؛ به این ترتیب که به محض اینکه صدای آژیر رو شنیدی باید بری سمت راست و ماشین رو پارک کنی و صبر کنی تا این سه ماشین عبور کنن بعد شروع به حرکت کنی. حتی اجازه داری اگه توی بزرگراه یا خیابون هایی هستی که  بیش از دو لاین دارن و رفتن به سمت راست باعث بستن راه می شه، به سمت چپ بکشی و پارک کنی که در هر حال راه برای این ماشین ها باز بشه. همیشه و در همه حال الویت با اتوبوس مدرسه است. وقتی اتوبوس جایی می ایستاده و چراغ ها و بوق هشدار رو روشن می کنه و علامت چند ضلعی ایست از کنار اتوبوس بیرون می یاد، فرقی نمی کنه تو پشت سر اتوبوسی یا از روبروش داری می یای، باید با یه فاصله ی حدود 10 متر توقف کامل کنی تا زمانی که اتوبوس مدرسه دوباره راه بیفته. این قانون رو خیلی دوست دارم چون شرایط امنی رو برای عبور و مرور بچه ها از خیابون فراهم می کنه هر چند اگه در این شرایط گیر بیفتی واویلاست. یادمه وقتی تازه اومده بودیم اینجا، یه روز بارونی با محمد تصمیم گرفتیم بریم خرید. همچین که توی ایستگاه اتوبوس وایسادیم یک دفعه آسمون پاره شد و سیل بود که می بارید. ما هم کلا یه چتر داشتیم که اشکان موقع ورود بهمون کادو داده بود و دو تایی زیرش کز کرده بودم به این امید که فقط سرمون خیس نشه. در همین حین اتوبوس مدرسه تشریف آوردن و راه بند اومد. بخش دردناکش اینجا بود که ما دیدیم اتوبوس سر موقع اومده اما بخاطر اتوبوس مدرسه مجبور به توقفه و نمی تونه جلو بیاد. اون چند دقیقه ای که بچه ها پیاده شدن و اتوبوس دوباره راه افتاد، یکی از طولانی ترین چند دقیقه های زندگی ما بود! وقتی بالاخره اتوبوس به ایستگاه رسید من اینقدر از شدت ضربات بارون شوکه بودم که وقتی وارد اتوبوس شدم خانم راننده با دیدن قیافه ی من فقط گفت: می دونم!

خلاصه اینکه با وجود استرسی که برای امتحان دارم، خوندن آیین نامه هم برام خالی از لطف نیست.

آزاده نجفیان